مدیریت ريسک در پروژههای ساختمانی
سرمایه گذاری در بخشهای مختلف صنعت از جمله صنعت ساختمان، دارای موارد مبهم و ناشناخته فراوانی است. این گونه موارد كه به نام عدم قطعیت نامیده میشوند، میتوانند نتیجه كار را گاهی به بهتر و گاهی به بدتر از آنچه پیش بینی شده است، تغییر دهند. در گذشته، مدیران با استفاده از تجربیات خود درصدی از هزینه و زمان را برای ریسك و فرصت در نظر میگرفتند اما امروزه روشهایی جهت بررسی دقیقتر موارد ناشناخته وجود دارد.
به طور معمول یك پیمانكار از سه وجه عمده میتواند در یك پروژه موفق باشد.
- با حصول سود مالی از انجام كار كه یك عامل كوتاه مدت، اما بسیار مهم است، سود برد.
- با كسب اعتبار برای خود كه به نسبت عامل بالا، بلند مدتتر است پیشرفت نماید.
- با اندوختن تجربه، سطح دانش كاركنان خود را بالا ببرد.
معمولاً پیمانكارانی كه با هدف كسب اعتبار و رتبه در زمینه شغلی خود یا بالا بردن سطح دانش كاركنان خویش تلاش میكنند در پی كار با كیفیت بهتر و حتی سود مالی كمتر هستند. بنابراین مواردی كه هر چه بیشتر توانایی پیمانكار را نشان دهد برای این دسته مورد پسندتر است. پیمانكارانی كه به طور شخصی كار میكنند و از لحاظ حقوقی نیازمند اعتبار نیستند بیشتر به سود كوتاه مدت میاندیشند و پای بند تخصص در انجام كار عمرانی نیستند كه از این نمونهها میتوان به اصطلاح بساز و بفروشها را مثال زد.
نخستین گام در ارزیابی یك عامل تعریف و شناسایی دقیق آن است. چند اصطلاح مورد استفاده در این تحلیل به شرح زیر است.
عدم قطعیت
- وضعیتی از یك رویداد كه نتیجه آن احتمالی و غیرقطعی است. نتیجه این رویداد میتواند تولید ریسك یا فرصت نماید.
ریسك
- امكان بروز پیش آمد ناخوشایندی در كارمانند خطر، زیان مالی، صدمه كه احتمال وقوع خاصی دارد و میتواند برروی پروژه اثر گذار باشد.
احتمال وقوع
- میزان احتمال رخداد پی آمد خوش آیند یا ناخوش آیند است كه به صورت درصد و یا به گونه جامعتر به صورت نمودار توزیع احتمالات بیان میشود.
میزان ریسك (فرصت) مالی رویداد
- حاصلضرب هزینه (در آمد) پی آمد نا خوشایند (خوشایند) در احتمال وقوع آن است.
اگر كل پروژههای عمرانی بزرگ دنیا را در سه زمینه ریسك فنی، یسك بازار و ریسك اجتماعی بررسی كنیم، هر یك از پروژهها دارای عدم قطعیتهای خاصی است كه به شكل زیر نشان داده میشود.
- پروژههای تحقیقاتی
- پروژههای نفت و گاز و پتروشیمی
- پروژههای تأسیسات حرارتی
- ساختارهای هیدروالكتریكی و قدرت
- برنامههای هستهای
- پروژههای شهری و حمل و نقل
- راهسازی و تونلسازی
برنامههای هستهای دارای بالاترین ریسك فنی یا پیچیدگی تكنولوژیكی هستند، راهسازی و تونلسازی بالاترین عدم قطعیت بازار را دارند، چون بازگشت سرمایه آنها دراز مدتتر است. در حالی كه كار فرمایان پروژههای نفتی و تأسیسات حرارتی پشتوانههای محكمتری از لحاظ مالی دارند، چون پروژهها در این رده بیشتر بصورت ملی هستند و همواره بودجههای قابل توجهی به آنها تعلق میگیرد.
ریسك سازمانی و اجتماعی پروژههای هیدروالكتریكی و قدرت و نیز برنامههای هستهای بیشتر از سایرین است، این بدان علت است كه طرح و اجرای چنین برنامههایی كاری بسیار تخصصی است و كوچكترین مشكلی در كار میتواند زیانهای زیست محیطی و انسانی غیر قابل جبرانی به بار آورد.
روش ارزیابی عدم قطعیتها
عموماً ریسكهای موجود در یك پروژه، كارفرما و پیمانكار را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهند. هم اكنون بطور روز افزونی كارفرمایان روشهای ساختی را جستجو میكنند كه ریسكهای ساخت را به سازندگان منتقل كنند. به همین علت امروزه قراردادهای تركیبی برای طراحی و ساخت مثل DBFO (طراحی، ساخت، سرمایه گذاری و بهره برداری) رو به افزایش هستند و كارفرمایان بزرگ با استفاده از شراكت، قراردادهای تفكیك شده بر اساس تخصص و PFI جذب سرمایه خصوصی (مثل ساخت خانه با هزینه سازنده در زمین كارفرما و شراكت در سود كار) به راه حلهای بهتری دست یافتهاند.
ریسك پیمانكاران از عدم قطعیتهای طرح و بازار اثر میپذیرد و بستگی كامل به نوع قرارداد با كارفرما دارد. در جایی كه كارفرما كل ریسك را به پیمانكار واگذار میكند پیمانكار باید كل عدم قطعیتها را شناسایی و دسته بندی كند و اثر هر یك را برروی هزینه و زمان پروژه بسنجد. در این هنگام او باید تغییرات بازار را كه میتواند تأثیر منفی بر روی كار وی داشته باشد پیشبینی كند و شاید طراحی مجدد یا روش متفاوتی را جهت كار اتخاذ نماید. امروزه استفاده از تكنیكهای طرح و ساخت به طور روزافزونی با نظرات پیمانكار انجام میشود. مقدار هزینه، تجربههای پیشین پیمانكار از اجراهای با كیفیت و تیپ بندی و تكرار با در نظر داشتن حد قابل قبول طراحی جزئیات از طرف او پیشنهاد میشود. این موارد معمولاً از نظر پیمانكار بر روشهای پیشنهاد شده از طرف مشاور و كارفرما ارجحیت دارد. روشهای جدید و تجهیزات به كارگمارده شده برای آنها دارای ریسك تازهای هستند كه باید مدیریت شده، بر سایرین اضافه شود.
در تعیین موارد عدم قطعیت یك پروژه از طرف پیمانكار باید پیش از همه چیز با استفاده از تجربه موارد عدم قطعیت را شناسایی کرد.
مدیران با تجربه در تصمیم گیری كمتر اشتباه میكنند. همچنین وضعیت بارگذاری ساختمانهای تكراری نیز مشابه همدیگر میتواند باشد. البته نوع كار بری سازهها مثل تجاری، اداری، مسكونی، بهداشتی و غیره عامل تفاوت و تغیر در كار است. وضعیت هر سایت و خاك آن بستگی به محل كار دارد و در پروژه های متفاوت مختلف است. اندازه و حجم پروژه مسلماً در همه كارها یكسان نیست. هر چه به مشخصات جزئی تر از قبیل جزئیات كار و افراد شاغل نزدیك میشویم تفاوت طرح نمود بیشتری پیدا میكند.
تغییرات در نوع طرح و منابع تهیه مواد و لوازم نیز بستگی بسیاری به نظر كارفرما و مشاور و محل كار دارد كه در طرحهای مختلف متفاوت است و ریسكها و فرصتهای مربوط به خود را دارد.
به طور كلی باید در ابتدا ریسكها را شناسایی نمود و ریشههای آن را بدست آورد تا بتوان عدم قطعیتهایی كه باعث ریسك شدهاند را از لابلای آن پیدا كرد.
انواع ریسک |
ریشه ریسک |
ریسک تکنیکی |
عدم کفایت مطالعات و اطلاعات محلی از شرایط زمین و محل کار
کمبود دسترسی به مواد و مصالح
عدم مناسب طراحی و اطلاعات طرح جهت برآورد صحیح هزینه و برنامه ریزی |
ریسک موقعیت کار |
نبود منابع مانند مواد، زمین و کارگر |
ریسکهای ساخت |
بازدهی و بهره وری ناکافی
ناپایداری آب و هوا و سایر عوامل جوی
ناکافی بودن دانش پیمانکار
پیش بینی نشدن تاخیر برنامه زمان بندی جهت تهیه و دسترسی به منابع
مسائل صنعتی |
ریسکهای مالی |
تورم (کوتاه مدت)/ نداشتن مقیاس برای هزینه فعالیتها
زمان بندیهای نادرست پرداخت
اعتصابات و ناآرامیهای کارگری
کمبود مالی کارفرما |
نحوه برخورد با ریسك
از آنجا كه تعیین ریسك و منابع آن به تنهایی كافی نیست همواره باید راهی برای واكنش آگاهانه در برابر آن اتخاذ كرد. این واكنش میتواند باعث ایجاد تعادل بین ریسكها و فرصتها باشد. در ابتدا باید ظرفیت ریسك پذیری هر پیمانكار را پیدا كرد. ریسك پذیری قابلیت انعطاف و قبول ریسك در یك سازمان است تا به این ترتیب بتوان از سود بیشتری بهره ببرد. این میزان را میتوان به صورت در صد نسبت به دیگر سازمانها مشخص نمود. به طور مثال پیمانكاری كه امكانات مالی بهتر، ماشین آلات سالمتر، روابط اجتماعی بهتر و متخصصین كارآزموده تر دارد میتواند بسیاری از عدم قطعیتها را در محدوده قابل پذیرش برای خود در آورد. پیمانكار میتواند هر لحظه با تحلیل وضعیت موجود میزان ریسك پذیری خود را بدست آورد. هر فعالیتی كه دارای ریسك باشد میتواند با میزان ریسك پذیری سازمان سنجیده شود و در صورت امكان برای برخورد با آن یكی از راههای زیر را اتخاذ شود.
- پذیرفتن ریسك ( میزان ریسك كمتر از ظرفیت ریسك پذیری است)
- انتقال ( واگذاری ریسك)
- بیمه كردن (افزایش ظرفیت ریسك پذیری)
- كاهش (چشم پوشی از بعضی فرصتها برای كاهش ریسك)
- مشاركت ( تقسیم سود با دیگران برای تقسیم ریسك با آنها)
- پرهیز ( میزان ریسك بیشتر از ظرفیت ریسك پذیری است)
- جمع آوری اطلاعات بیشتر ( حذف كردن بخشی از مواردی كه ریسك تلقی شدهاند)
محاسبه سود پروژه برای پیمانكار
تعریف ساده ریسك تهدید یك خواسته است و اگر پذیرفته شود كه بالاترین خواسته پیمانكار از انجام یك پروژه بهره مالی یا سود پروژه است، اكنون لازم است كه بررسی سود و محیطهای همراه با عدم قطعیت كه عوامل تهدید كننده سود را میسازند انجام گیرد. هر پروژه ساختمانی در آمد و هزینههایی برای انجام دهندگان آن دارد كه منابع آن گاهی پیدا و گاهی پوشیده است. در محاسبه سود پروژه دانستن هریك از مقادیر بالا لازم است چرا كه اختلاف بین در آمد و هزینه (با در نظر گرفتن كسورات قانونی) سود بدست آمده برای پیمانكار خواهد بود.
بررسی درآمدهای پروژه
از آنجا كه مبلغ اولیه پیمان مشخص و رقم آن در روز عقد قرارداد به ثبت میرسد، این عدد قابل تغییر نبوده و پرداخت آن نیز ازجانب كارفرما تعهد میشود. بنابر این در آمدی قطعی برای پروژه است كه پیمانكار بدون نگرانی میتواند در محاسبات خود درنظر بگیرد.
بر پایه تعریف، تعدیل شاخصی است كه جهت به روز كردن قیمتها در هر دوره نسبت به دوره پایه به هزینهها اعمال میشود و چون در بیشتر كشورها از جمله ایران معمولاً قیمتها نسبت به سال گذشته افزایش پیدا میكند این شاخص منبع در آمدی برای پیمانكار محسوب میشود. ضریب یاد شده هر سه ماه یك بار توسط سازمان برنامه و بودجه اعلام میشود و حدس زدن آن برای پیمانكاران با تجربه امكان پذیر است. به علت اهمیت این ضریب در در آمد پروژههای ساختمانی ایران به ارزیابی دقیقتر آن خواهیم پرداخت.
-
در آمد ناشی از افزایش كارها
در هر پروژه كارفرما میتواند پیشنهاد افزایش پارهای كارها را به پیمانكار بدهد. مبلغ در نظر گرفته شده در این بخش از سایر درآمدها جداست و در مبلغ اولیه پیمان ذكر نمیشود .بر پایه ماده ۲۹ شرایط عمومی پیمان میزان تغییر مقادیر كارها تا ۲۵ در صد رقم قرار داد مجاز است كه مبلغ آن توسط پیمانكار صورت وضعیت میشود اما چگونگی تایید آن تا ۱۰ در صد بستگی به نظر دستگاه نظارت دارد و بیشتر از آن به اجازه كارفرما وابسته است.
-
در آمد ناشی از ادعا های پیمانكار
بیشتر اوقات پیمانكاران با كارهایی مواجه میشوند كه نیاز به افزایش امكانات یا تغییر روشهای ساخت دارد. این كار سبب پیدایش زمینه دیگری از درآمد میشود. ابهام و چند گانگی در متن قرارداد نیز میتواند باعث ادعای پیمانكار شود. این مبلغ كه توسط پیمانكار و به صورت در صدی از رقم اولیه پیمان صورت وضعیت میشود، در صورت تایید دستگاه نظارت و نماینده كارفرما قابل دریافت خواهد بود.
بررسی كسورات قانونی پروژه
-
مالیات بر درآمد و صندوق كارآموزی
در ساخت پروژههای ساختمانی بسته به نوع كار مانند سایر مشاغل پیمانكار به علت كسب در آمد موظف است مالیات آن رابه دولت پرداخت نماید. این مقدار توسط وزارت دارایی طبق جداولی تهیه میشود. همچنین مبلغی معادل دو دهم درصد از كل مبلغ قرارداد به صندوق كارآموزی تعلق میگیرد.
به طور معمول پیمانكار با توافق كارفرما در برابر بسیاری از حوادث و مسئولیتهای ناشی از عملیات ساختمانی در ابتدای كار میتواند بیمه شود. این امر با كمك شركتهای بیمه محلی و با توجه به نوع و اهمیت كار انجام میشود بدیهی است كه در اینجا منظور تنها بیمه تامین اجتماعی است كه مبلغ قطعی و مشخصی دارد. سایر بیمهها خود دارای مبحث بزرگ و پیچیدهای است كه به صورت هزینه میتواند بر روی كار اثر نماید.
بررسی هزینههای پروژه
در پروژههای ساختمانی هر گاه صحبت از هزینههای برآورد شده كار به میان میآید، منظور مجموع هزینههای مستقیم و غیرمستقیم است. این مقادیر از فرمولهای مشخصی به دست میآید كه در بیشتر پروژهها قابل استفاده است. اما موارد عدم قطعیتی نیز در میان آن موجود است كه بستگی به هوشمندی و تجربه پیمانكار در بررسی دقیق اولیه كار و برآورد صحیح آن دارد.
-
هزینههای ناشی از تورم قیمتها
هر سال تغییر نرخ نفت، طلا و ارز، افزایش یا كاهش مبادلات بازرگانی و تغییرات سیاسی در منطقه، اثراتی را بر قیمتهای كالاهای مصرفی از جمله فرآوردههای ساختمانی ایجاد مینماید. این تغییرات با شاخص تورم سنجیده میشوند كه توسط بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران سالانه در اختیار عموم قرار میگیرد. بررسی عملكرد دولت در سالهای گذشته و شرایط منطقه میتواند در تخمین این نرخ كمك به سزایی نماید. شاخص مذكور به صورت ضریبی در هزینهها در ابتدای پروژه در نظر گرفته میشود. بدیهی است در دوره كار مقدار شاخص واقعی تورم با آنچه در برآورد فرض شده است تفاوت خواهد داشت كه بنابر تجربه معمولاً به صورت هزینه برای پیمانكار پدیدار میشود. به علت اهمیت این موضوع در كشورمان بررسی نرخ تورم به طور دقیقتری انجام خواهد گرفت.
-
هزینههای ناشی از افزایش كارها
همانطور كه پیشتر آورده شد، بسیاری از فعالیتهای از قلم افتاده توسط كارفرما در حین ساخت به موارد كاری افزوده میشود. این مقادیر هزینههایی برای پیمانكار ایجاد خواهد نمود كه در هزینههای پیش بینی شده توسط پیمانكار گنجانده نشده است و پس از صورت وضعیت شدن كارهای انجام گرفته، دریافت هزینه آن از كارفرما بستگی به تایید صورت وضعیتها توسط دستگاه نظارت دارد.
-
هزینههای مربوط به كارهای مورد ادعای پیمانكار
به دلیل پیچیدگی كار ساخت بعضی فعالیتها توسط پیمانكار انجام میشود كه در برآورد اولیه دیده نشدهاند. هزینه این مقادیر برای پیمانكار قطعی و تعیین شده است و عدم قطعیتی در آن وجود ندارد.
-
هزینههای ناشی از تاخیرهای غیر مجاز
همواره در كار ساخت امكان بروز تاخیر وجود دارد. معمولاً این موضوع به دلیل نادرستی برنامه زمان بندی در ابتدای كار یا اطلاع نداشتن از پیچیدگی كار حین اجرا است. پیمانكاران مجرب با دیدن تمام زوایای كار در ابتدای پروژه میتوانند تا حد ممكن این خطر را به كمترین میزان ممكن برسانند. روشن است كه برای تاخیرهایی كه از پیمانكار ناشی شود از طرف كارفرما جریمه در نظر گرفته خواهد شد. مبلغ جریمه بستگی به نظر و تصمیم گیری كارفرما و تایید دستگاه نظارت خواهد داشت.
-
هزینه روزهای بیكاری ناشی از هوای نامساعد
در مناطق جغرافیایی مختلف گاهی شرایط جوی به شكلی است كه ادامه كار توسط پیمانكار مقدور نیست. بروز طوفان شن، گردباد، برف سنگین و باران شدید میتواند باعث بر هم خوردن و تعطیلی كار برای چندین روز شود. در چنین روزهایی پیمانكار هزینه ناشی از نیروی انسانی و ماشین آلات مستقر در كارگاه را مطابق معمول باید پرداخت نماید. آمارهای سازمان هواشناسی و تجربه افراد بومی میتواند اطلاعات مفیدی را در این زمینه در اختیار پیمانكار قرار دهد.
هزینه ناشی از تاخیر در پرداختها
مواردی مشكلات مالی كارفرما میتواند برای پیمانكار هزینه ساز باشد. در صورتی كه به هر علت كارفرما نتواند مبالغ تعهد شده خود را در زمان تعیین شده پرداخت نماید، این تاخیر موجب افزایش هزینه ناشی از نرخ بهره میشود. نرخ بهره عددی است كه از نرخ تورم پیروی میكند و در بخش تورم به آن بیشتر خواهیم پرداخت.
ارزیابی عوامل عدم قطعیت در متغیرهای پروژه
بنابرآنچه تاكنون گفته شد میتوان ریشهها و عوامل عدم قطعیت در متغیرهایی كه در بخشهای بالا بررسی شد را پیدا نمود. مرحله نخست شناسایی و خرد نمودن هر یك از متغیرها به زیرمجموعههایشان است. هر یك از زیر مجموعهها نیز به خودی خود میتوانند دارای عوامل عدم قطعیت باشند. بنابراین هر متغیر میتواند به یك یا چند عامل عدم قطعیت بستگی داشته باشد . پس از شناسایی عوامل، مرحله دوم كار جهت تجزیه و تحلیل ریسك صورت میگیرد كه باید ارتباط هر یك از متغیرها را با سود پروژه به صورت فرمولهای ریاضی بدست آورد.
تاثیر رفتار كارفرمایان بر ریسك
كارهایی كه از طریق كارفرمایان به پیمانكاران داده میشود تحت دو عنوان زیر هستند.
طرحهایی هستند كه بودجه آنها به طور مستقیم از طرف دولت تأمین میشود و دولت سرمایه گذار اصلی آنهاست. بنابراین با تغییر وضعیت دولت این طرحها نیز ممكن است حتی تا حد توقف كامل یا شتاب بسیار پیش برود.
طرحهایی سرمایه گذاری هستند كه توسط سازمانها و نهادهای دیگر انجام میشود و بازگشت آنها از طریق سود كار صورت گرفته است. در این طرحها بیشتر بانكها سرمایه گذار هستند. طرحهایی كه وابسته به بودجه دولت هستند كاملاً بستگی به وضعیت مالی دولت دارند. مثلاً در بعضی موارد دولت با استقراض طرحهای عمرانی زیادی را شروع مینماید كه عملاً بهرهدهی آن در حد سرمایهگذاری شان نیست كه این موضوع باعث تورم بیشتر میشود. هر چه تورم بالاتر رود دولت قادر به انجام طرحهای عمرانی كمتری است و اگر طرحهای بیشتری را آغاز كنند با مشكل پرداخت مواجه خواهد شد. به طور كلی پیمانكارهای با درجات بالا و امكانات مناسب میتوانند كارفرمای خود را انتخاب كنند. با اندكی تأمل میتوان كارفرمایان با توان مالی بالاتر را از سایرین تشخیص داد. همچنین با پیگیری كارهای قبلی كه پیمانكاران دیگر با این كارفرمایان داشتهاند میتوان نحوه پرداختهای آنها را بررسی نمود.
آنچه كه میتواند پیمانكار را با ریسك مواجه كند پرداختهای مالی و زمان پروژه است. بعضی كارفرمایان به علت عدم آشنایی كافی با حجم كار ممكن است خاتمه قرارداد را در زمان مشخص ذكر كنند اگر پیمانكار تشخیص دهد كه مشاور تا آن زمان قادر به ارائه نقشهها نیست باید محدودیت زمانی برای كارفرما بگذارد و او را وادار به پرداخت جریمه نماید. بعضی از كارفرمایان نیز به علت عدم امكانات مالی ممكن است زمان را طولانیتر نمایند كه در این صورت نیز پیمانكار باید حق اضافه نمودن جریمه را با توجه به تورم برای خود در نظر بگیرد.
بازدهی نیروی انسانی
بازدهی نیروی انسانی مقدار كاری است كه یك فرد در واحد زمان انجام میدهد. این بازدهی بصورت ضریبی در ساعتهای كاری فرد ضرب میشود. بدیهی است افراد با بازدهی بالاتر میزان نفر ساعت كمتری جهت انجام واحد كار نیاز دارند. متأسفانه عوامل كیفی دخیل در این موضوع بسیار زیاد است و معمولاً بر آوردكنندگان با تجربه و شناخت میتوانند آنرا تا حدودی پیش بینی نمایند. با برنامهریزی درست و جهتدهی مناسب میتوان بازده نیروی انسانی را بالا برد و هزینه پروژه را كاست. عوامل كیفی مؤثر بر بازدهی نیروی انسانی بسیارند و مهمترین آنها به قرار زیر هستند.
- عوامل اجتماعی و فرهنگی
- عوامل محیطی، اقلیمی و صعوبت كار
- تغییر بازدهی در اثر تكرار
- ساعات كار، اضافه كاری و نوبت كار
مواد و مصالح
هر چند شاید هزینه مواد و مصالح لازم برای انجام كار بیشترین سهم را در جمع هزینه داشته باشد، پیش بینی و برآورد آن از دیگر بخشهای برآورد سادهتر است چون عوامل ناشناخته و غیر قابل پیش بینی آن كمتر از دیگر بخشهاست. تعیین مقدار مواد و مصالح لازم برای انجام یك واحد از كار با استفاده از تجربههای گذشته و اطلاعات مندرج در جدولهای حرفهای و با در نظر گرفتن میزان افت و اتلاف مواد به سادگی انجام میشود. هزینه تهیه و جابجایی مواد نیز با استعلام قیمت از تولید كنندگان و فروشندگان آنها به آسانی روشن میشود.
مهمترین تصمیم كه در این زمینه در هنگام برآورد باید گرفته شود شناسایی منابع تهیه مواد، قیاس تحلیلی این منابع و انتخاب بهینه آنها با توجه به امكانات و محدودیتهای پروژه است. عوامل ناشناخته در این زمینه عبارتند از تغییر قیمت مواد و مصالح در مدت پروژه، برابر نشدن كیفیت آنها با مشخصات فنی مورد نیاز و آماده نبودن آنها در زمانهای تعیین شده در برنامه.
به طور كلی مواد و مصالح میتوانند به دو صورت خام یا مستقیم وارد كارگاه شوند. مواد خام مثل شن و ماسه از لحاظ معادن و تولیدكنندگان نزدیكتر به محل باید شناسایی شوند و مشخصات آنها مورد بررسی قرار گیرد. اما منابع مستقیم مثل وسائل ساخته شدنی مانند تابلو برق و ابزار نصب شدنی باید طبق مشخصات از فروشندگان مجاز تهیه شوند.
همچنین هزینههای خرید شامل حمل تا پای كار، بیمه مصالح، هزینه انبار و نگهداری آنها نیز میشود. مقادیری نیز به عنوان هزینه غیر مستقیم باید جهت دزدی، خرابی، احتمال پرت شدن و شكستن و غیره به آن افزود. معمولاً پیمانكاران مجرب در برآوردهای پیشین خود به اعداد نهایی هزینه نیروی انسانی، ماشین آلات و مواد مصالح میرسند كه میتوانند نسبتی بین این سه برقرار نمایند. این ارقام میتواند در یافتن هزینههای تقریبی موارد نامشخص كمك مناسبی باشد. اغلب پیمانكاران با تخصصهای مختلف به صورت زیر هزینه را دسته بندی میكنند.
نوع پروژه (ماهیت عملیات) |
سهم منابع در هزینه مستقیم بر حسب درصد |
احداث واحدهای ساختمانی |
۴۰٪ |
۱۰٪ |
۵۰٪ |
عملیات خاکی و حفاری |
۲۰٪ |
۷۵٪ |
۵۰٪ |
عملیات روسازی راه و فرودگاه |
۱۰٪ |
۴۰٪ |
۵۰٪ |
عملیات بتنی |
۲۰٪ |
۳۰٪ |
۵۰٪ |
عملیات محوطه سازی |
۶۰٪ |
۲۰٪ |
۲۰٪ |
|
نیروی انسانی |
ماشین آلات |
مواد و مصالح |